نگاهی به تاثیرات انقلاب اسلامی بر مصر
ارسال شده توسط در 89/5/15:: 9:33 صبحخبرگزاری فارس 28/01/89
نویسنده : حامد عبدوس
کشور مصر در شمال قاره آفریقا و در کنار دریای مدیترانه و سرخ قرار دارد. وسعت آن در حدود یک میلیون کیلومتر مربع میباشد که از این نظر بیست و هشتمین کشور جهان محسوب میگردد. (1)
جمهوری عربی مصر با داشتن جمعیتی بالغ بر 74 میلیون نفر، از لحاظ وسعت، موقعیت جغرافیایی، جمعیت و پیشرفت مهمترین کشور عربی محسوب میشود. مصر از نظر تاریخی از جمله کشورهای با قدمت تاریخی است. حکومت فراعنه در این کشور به حدود 60 قرن قبل از میلاد باز میگردد که بعد از آنها ایرانیها، یونانیها و اعراب بر این کشور حکومت راندهاند.
فرهنگ مصر فرهنگی اسلامی و غنی است که از زمانهای قدیم دانشمندان و متفکران بسیاری در معروفترین دانشگاه مصر یعنی دانشگاه الازهر فعالیت داشتهاند. مصر تنها کشور عربی است که اقتصاد آن نسبت به دیگر کشورهای عربی وآفریقایی پیشرفت چشمگیری داشته است. اکثر جمعیت مصر کشاورز میباشند که در دره و یا دلتای نیل یعنی تنها مناطق قابل کشاورزی مصر زندگی میکنند. (2)
مهمترین نقش تعیین کننده از نظر عوامل طبیعی و جغرافیایی در مصر کانال سوئز است. اگر چه این کانال در زمان جمال عبدالناصر ملی اعلام گردید اما وجود آن در خاک مصر یکی از بارزترین عوامل تعیین کننده جغرافیایی برای این کشور محسوب میگردد.
موقعیت جغرافیایی و شرایط اقلیمی مصر سبب شده این کشور در منطقه خاورمیانه و قاره آفریقا نقش مهمی ایفا نماید. همچنین وجود شهرهای قدیمی در این کشور یعنی قاهره و اسکندریه به آن اهمیت ویژهای داده است. از دیگر موقعیتهای مهم مصر قرار گرفتن این کشور د رمنتهی الیه شمال شرقی آفریقاست که قاره آفریقا را به قاره آسیا وصل میماید و در واقع پل ارتباطی بین آسیای غربی و آفریقا و مدیترانه است. (3)
دین رسمی کشور مصر اسلام میباشد و اکثریت مردم (94 درصد) پیروان آن میباشند. اکثریت قریب به اتفاق مردم مصر شافعی مذهب هستند که نزدیکترین مذهب اهل سنت به شیعه اثنی عشری است و همین باعث شده تا مردم مصر از یکپارچگی خوبی برخوردار باشند. (4)
با توجه به اهمیت دو کشور ایران و مصر در دنیای اسلام و پیشینه تاریخی کهن دو کشور بررسی تأثیرات و بازتابهای انقلاب اسلامی ایران بر این کشور مهم اسلامی و عربی قابل تأمل و توجه است که مقاله حاضر در صدد بررسی روابط دو کشور و تبیین این تأثیرات میباشد.
تاریخچه روابط میان ایران و مصر
سابقه تاریخی ارتباطات سیاسی ایران و مصر از زمان کوروش پادشاه هخامنشی آغاز میگردد. با ظهور اسلام رابطه میان دولت ایران و مصر وارد مرحله جدیدی شد. اسلام از دروازه مصر وارد آفریقا شد و با روی کار آمدن سلسلههای اموی و عباسی و تحت تعثیب قرار گرفتن اهل بیت (ع) و شیعیان آنان بسیاری از بزرگان سادات در جستجوی پناهگاه به مصر و ایران که به دور از دسترسی حاکمیت مرکزی بود سفر کردند و از اینجا جایگها اهل بیت (ع) را در مصر و ایران میتوان مشاهده کرد. سلسله فاطمیان بر اساس نهضت اسماعیلیات و بدست مردانی که ایرانی بودند در مصر بوجود آمد. این حکومت مقتدر شیعی که از سالهای 969 تا 1171 میلادی بر مصر حکومت میراندهاند، دانشگاه الازهر را که به نام حضرت زهرا (س) الازهر نامیده شده را بنا نمودند که قدیمیترین دانشگاه به سبک و سیاق جدید در دنیای اسلام محسوب میشود.
در قرون معاصر مصر مهد ظهور اندیشههای نوین اسلامی و عربی بوده است. روابط فرهنگی ایران با مصر در این دوره با شروع فعالیتهای اصلاحی سید جمالآلدین اسدآبادی در دنیای اسلام به ویژه در ایران و مصر نمود مییابد و سید جمال با احیای اندیشه اصلاحگرایی نوین در اندیشه سیاسی مسلمانان عرب و نیز سردادن ندای وحدت میان شیعه و اهل سنت موفق به ایجاد نهضتی شد که پس از او شاگردانش از جمله محمد عبده مفتی الازهر مصر آن را پیگیری و دنبال نمودند.
روابط ایران و مصر پیش از انقلاب اسلامی ایران
در دوران معاصر روابط میان ایران و مصر دستخوش تحولات و دگرگونیهای زیادی شده است. با توجه به نفوذ و سلطه انگلیس در این دوره بر هر دو کشور، ما شاهد نزدیکی روابط ایران و مصر هستیم تا جایی که میبینیم ازدواج سیاسی میان خاندان پادشاهی دو کشور صورت میگیرد و فوزیه خواهر فاروق پادشاه مصر با محمدرضا پهلوی ولیعهد ایران ازدواج مینماید که البته این ازدواج چندان دوام نمیآورد و به جدایی میانجامد.
از این زمان به بعد با کودتای افسران آزاد در مصر در 1952 به رهبری جمال عبدالناصر و کودتای 28 مرداد 1332 در ایران، که در مصر منجر به سرنگونی رژیم پادشاهی و در ایران منجر به تثبیت رژیم پهلوی شد روابط دو کشور شدیدا تیره بود به طوری که منجر به قطع روابط ایران و مصر گردید.
رژیم پهلوی دولت ناصر را به دست داشتن در قیام 15 خرداد 1342 متهم نمود و مصر نیز رژیم پهلوی را به خاطر روابط نزدیک خود با اسرائیل مورد هجوم تبلیغاتی خود قرار داد. این شرایط تا زمان مرگ ناصر در 1969 و روی کار آمدن انورسادات همچنان ادامه داشت. (5)
با روی کار آمدن انور سادات و گرایشات فراوان او به آمریکا روابط ایران و مصر مجددا رو به گرمی نهاد به نحوی که در سال 1357 شاه ایران اولین منزلگاه خود را برای فرار از ایران، کشور مصر قرار داد و نهایتا نیز با مرگ شاه در یکی از بیمارستانهای قاهره در آن کشور به خاک سپرده شد.
از لحاظ مراودات فرهنگی و دینی نیز شاهد هستیم که در این دوره و از اواخر دهه 1940، نهضت جدید و منسجمتری شکل گرفت تا بار دیگر میان شیعیان و اهل سنت نزدیکی ایجاد شود. این نهضت مورد تأیید مرجع تقلید شیعه یعنی آیتالله بروجردی قرار داشت و آیتآلله محمدحسین کاشفالغطاء از مراجع تقلید نجف در عراق و علامه شرفالدین از مراجع لبنان از دیگرحامیان این نهضت از علمای شیعه بودند. در کشور مصر نیز نهضت یاد شده مورد تأیی شیخ عبدالمجید سلیم از دانشگاه الازهر و تعدادی از شاگردان او از جمله شیخ محمود شلتوت (رییس بعدی الازهر) و شیخ حسین البناء رهبر اخوان المسلمین قرار داشت. (6)
در راستای نهادنیه شدن این رابطه نزدیک میان شیعه و سنی که توسط علما و مراجع دو کشور ایران و مصر صورت میگرفت، در سال 1947 "دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه " در قاهره تأسیس شد. روند بهبود روابط دینی و مذهبی میان شیعیان و اهل سنت تا جایی پیش رفت که شیخ محمود شلتوت مفتیالازهر در 1958 و در فتوایی شیعه اثنی عشری را مکتب بر حق اعلام کرد و به دنبال این فتوا برای تدریس تشیع در الازهر کرسی اختصاص داده شد. (7)
روابط ایران با دولت مصر پس از پیروزی انقلاب اسلامی
پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 میلادی و همزمان با مذاکرات کمپ دیوید در مصر رخ داد. با امضای پیمان کمپ دیوید میان مصر و اسرائیل و خروج مصر از جرگه کشورهای عربی در حال جنگ با اسرائیل روابط ایران و مصر قطع گردید و با پذیرش پناهندگی محمدرضا پهلوی از طرف دولت مصر و استقبال از شاه در قاهره متشنجتر گردید.
پس از امضای قرارداد کمپ دیوید حضرت امام خمینی (ره) با انتشار بیانیهای به این خیانت مصر شدیدا اعتراض کردند.
متن بیانیه امام (ره) به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
"اینجانب بیش از پانزده سال است که خطر اسرائیل غاصب را گوشزد کردهام و به دول و ملل غرب این حقیقت را اعلام نمودهام. اکنون با طرح استعماری صلح مصر و اسرائیل این خطر بیشتر ، نزدیکتر و جدیتر شده است. سادات با قبول این صلح وابستگی خود به دولت استعمارگر آمریکا را آشکارتر نمود، از دوست شاه سابق ایران انتظاری بیش از این نمیتوان داشت.
ایران خود را همگام با برادران مسلمان کشورهای عربی دانسته و خود را در تصمیمگیریهای آنان سهیم میداند. ایران صلح سادات و اسرائیل را خیانت به اسلام و مسلمین و برادرات عرب میداند و موضع سیاسی کشورهای مخالف این پیمان را تأیید میکند.(8)
والسلام علیکم و رحمةالله
روحالله الموسوی الخمینی
5/1/1358
متأسفانه دولتمردان وقت پیام این بیانیه امام (ره) را درک نکردند تا آنکه حضرت امام در تاریخ 11 اردیبهشت ماه 1385، دستور قطع رابطه دیپلماتیک با مصر را صادر فرمودند. متن دستور امام (ره) به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای دکتر یزدی وزیر امور خارجه
با در نظر گرفتن پیمان خائنانه مصر و اسرائیل و اطاعات بیچون و چرای دولت مصر از آمریکا و صهیونیست، دولت موقت جمهوری اسلامی ایران قطع رابطه دیپلماتیک خود را با دولت مصر بنماید.
روحالله الموسوی الخمینی
علیرغم اینکه انور سادات صدام را آغازگر جنگ علیه ایران دانسته و موضع منفی نسبت به وی اتخاذ کرده بود، با ترور سادات، حسنی مبارک در جهت بهبود هر چه سریعتر روابط خود با عراق تلاش نمود تا آنجا که با تمام توان در برابر ایران و در کنار عراق ایستاد. مصر که در این مقطع زمانی به دلیل بهبود روابط خود با رژیم صهیونیستی در میان کشورهای اسلامی و عربی در انزوا قرار داشت. با بزرگ جلوه دادن خطر انقلاب ایران برای کشور منطقه سعی در ایجاد ائتلاف با این کشورها علیه ایران نمود تا ضمن بهبود روابط خود با کشورهای اسلامی امواج خروشان انقلاب اسلامی ایران را هر چه بیشتر مهار نماید.
بازتاب انقلاب اسلامی ایران بر جامعه مصر
از سال 1978 م، غالب جریانهای اسلامی سیاسی مصر ، به صورتی صریح یا ضمنی ، سیاستهای رسمی نظام سیاسی حاکم بر مصر در تأیید شاه ایران ، انتقاد از انقلاب اسلامی ایران و رهبری آیتالله امام خمینی را مورد انتقاد قرار دادهاند . برخی از این جریانهای اسلامی ، هدف این موضع و سیاست رسمی را تلاش برای برانگیختن احساس نفرت توده مردم نسبت به الگوی " اسلام گرا " در ایران قلمداد و تفسیر کردند . دعوت رژیم انورسادات از شاه ایران ، برای اقامت در مصر و پس از آن موضع گیری رسمی این رژیم در مسئله گروگانهای امریکایی در تهران ، بر فاصله میان دیدگاه دولت و دیدگاه حرکتهای اسلامی در مصر افزود .(9)
گروههای اسلام گرای مصری ، این دیدگاه دولت که کمک به شاه را نشانه حق شناسی نسبت به کمکهای نفتی و نظامی و اقتصادی وی به مصر در طی جنگ سال 1973 و پس از آن میدانست ، به شدت مورد سرزنش قرار دادند . آنان در مقابل ، اقدامات شاه در فروش نفت به اسرائیل ، در دوره تحریم نفتی سال 1973 م و همکاری مستحکم با این رژیم در زمینه نظامی و اطلاعاتی را یادآور شدند . جریانهای اسلامی مصر بر آن بودند که اقدامات رژیم سادات در حمایت از شاه ، بر اساس تقاضای ایالات متحده امریکا و به هدف اقناع امریکا ، بر توانایی مصر ، برای پر کردن جای رژیم شاه - به عنوان قدرت بزرگ منطقهای - انجام گرفته است . این جریانها ، رسانههای تبلیغاتی مصر را متهم میکردند که از طریق حمله به آیتالله خمینی و حکومت جدید ایران ، در جهت گسترش شکاف میان شیعه و سنی میکوشند .
انقلاب اسلامی ایران در سالهای نخست ، عواطف بخش وسیعی از نیروهای اسلام گرای مصری را به سوی خود جلب کرده بود . تصویرهای امام خمینی در قاهره و برخی شهرهای دیگر رواج یافت و تظاهرات گستردهای در مخالفت با ورود شاه به مصر به راه افتاد .
ملت و جامعه مصر به طور کلی به نحو خوبی با انقلاب اسلامی ایران برخورد نموده و از آن استقبال نمودند. علت این استقبال در جامعه دینی مصر به خصوص از سوی گروههای اسلامگرا و مبارز مصری به دلیل شرایط خاص آن زمان در جامعه مصر بود.
تأثیر مهم انقلاب ایران بر مصر، تقویت و تشدید جریان "بازگشت به اسلام " است که در تاریخ مصر ریشهی دیرینهای دارد. این گرایش اگر چه در پی تحولات سیاسی زمان جنگ اسراییل و مصر و شکست مصر تا حدود زیادی تضعیف شد، لیکن با پیروزی انقلاب اسلامی ایران جان تازهای گرفت.
به رغم اختلاف نظر میان جریانهای مختلف اسلامی مصر بر سر انقلاب اسلامی ایران و تحولات آینده آن ، پیروزی این انقلاب در نگاه غالب این جریانها ، در حقیقت پیروزی ایدئولوژی سیاسی اسلام و تجسم آن در شکل یک دولت بود . برخی گروههای اسلامی مصر ، از ابعاد و شعارهای فرامرزی و فراوطنی انقلاب ایران که همه مسلمانان بتوانند در سایه آن تاریخ و الگوی برتر و تحولات امت اسلامی را با این واقعیت جدید پیوند دهند ، استقبال کردند. انقلاب ایران به آنان ثابت کرد که قدرت رویارویی با نیروهای امپریالیستی و پیروزی بر آنان را دارند .
جنبشهای اسلامی مصر از این که انقلاب ایران خواهان عقب نشینی اسرائیل از تمامی خاک فلسطین اشغالی، یعنی اراضی سال 1948 م و 1967 م شده بود، استقبال کردند و این موضع را با موضع غالب کشورهای عرب آن زمان که به عقب نشینی اسرائیل از اراضی اشغالی سال 1967 م و اعطای حق تعیین سرنوشت به ملت فلسطین اکتفا میورزیدند ، مقایسه کردند . گروههای طرفدار ایران در میان جریانهای اسلامی در مصر ، ایالات متحده امریکا ، اتحاد جماهیر شوروی سابق ، اسرائیل و شاه سابق را به توطئه چینی علیه انقلاب ایران متهم میکردند . باور به وجود چنین توطئه بینالمللی علیه انقلاب اسلامی ، در ادبیات سیاسی حرکتهای اسلامی مصر به فراوانی به کار گرفته شده است و در تفسیر بسیاری حوادث ، رخدادها و روابط ، از همین مفهوم توطئه پنداری استفاده شده است .
هیکل که از روزنامهنگاران معروف مصر میباشد در رابطه با تأثیرات انقلاب اسلامی بر تودههای مردم در کشورهای اسلامی و همچنین دیدگاههای حضرت امام خمینی (ره) میگوید:
"در سال 1978 در حالی که انقلاب اسلامی ایران در اوج خود بود، حکومت مصر از رژیم شاه حمایت میکرد و حتی فتوای دینی مبنی بر لزوم اطاعت از ولی امر از سوی برخی از علمای مصر صادر شده بود به طوری که هنگام مصاحبه با امام خمینی (ره) در پاریس [قبل از پیروزی انقلاب] و مصاحبه بعدی با ایشان در قم [بعد از پیروزی انقلاب] ایشان با تلخی از من پرسید که چرا بعضی از علمای دین در مصر علیه انقلاب اسلامی فتوا میدهند در حالی که پیش از این اعراب از شرکت شاه در طرحهای غربی در منطقه شکایت داشتند و حالا انقلاب اسلامی نه تنها ایران را از این طرحها خارج ساخته، بلکه در مقابل آنها به مبارزه پرداخته است. اضافه بر این اعراب از روابط ایران با اسرائیل شاکی بودند و حالا این روابط قطع شده و مقر نمایندگی اسرائیل به سازمان آزادیبخش فلسطین واگذار شده است. با این وجود تأثیرات انقلاب اسلامی بر تودههای مردم و جنبشهای اسلامی انکار ناپذیر است. (10)
با وجود اینکه عدهای سعی نمودند تا با پر رنگ جلوه دادن جنبههای ایرانیت و شیعی بودن انقلاب اسلامی در مقابل جنبه اسلامی و احیای فکر دینی در دنیای معاصر، از تأثیرات این انقلاب در مصر بکاهند، ولی انقلاب اسلامی ایران توانست به خوبی جای خود را در میان توده مردم و نیز گروههای مبارز و اسلامگرای جامعه مصر باز کند.
1. جماعت اخوان المسلمین
اولین واکنش نسبت به انقلاب اسلامی ایران توسط جماعت اخواانالمسلمین صورت گرفت. این جماعت در اعلامیهای که در سال 1979 آنرا منتشر نمود، ضمن ستایش انقلاب اسلامی ایران آن را الگویی برای مبارزت اسلامی خود علیه دولت وابسته و ضد اسلامی مصر به کار بندد.
وقوع انقلاب اسلامی موجب شد این جنبش از رکودی نزدیک به یک دهه خارج شود. جنبش اخوانالمسلمین به ویژه در سالهای نخست پیروزی انقلاب اسلامی این انقلاب را در چارچوب مبارزه جهانی میان اسلام و کفر قلمداد کرده و با صدور بیانیههای متعدد حمایت خود را از انقلاب اسلامی اعلام نمود.
اخوان المسلمین ، در سال 1979 م آشکارا انقلاب اسلامی ایران را مورد تأیید قرار داد و از پناه دادن شاه ، توسط رژیم مصر انتقاد کرد . " عمر تلمسانی " رهبر فقید اخوان المسلمین نیز از مخالفت جماعتهای اسلامی در دانشگاههای مصر با استقبال از شاه پشتیبانی کرد . هم چنین این جماعت ، پیش تر از شاه به دلیل به رسمیت شناختن اسرائیل و احیای سنتهای ایرانی پیش از اسلام و بی اعتنایی به سنتهای اسلامی انتقاد کرده بود. (11)
اخوان المسلمین از تمام مسلمانان جهان خواست تا از مسلمانان جهان خواست تا از مسلمانان ایران سرمشق بگیرند ؛ اما در عین حال توضیح داد که این به معنای فراخواندن ملتهای مسلمان به انقلاب نیست ، بلکه به معنای دعوت حاکمان و ملتها به وحدت در زیر پرچم اسلامی است .
در تحلیل موضع اخوان المسلمین نسبت به انقلاب اسلامی ایران ، باید به این نکته توجه داشته باشیم که این جماعت ، همواره موضعی معتدل در برابر مذهب شیعه داشته و برافروختن آتش اختلافات مذهبی میان شیعه و سنی را به شدت رد و محکوم کرده است . این جماعت اگر چه به وجود اختلافات آشکار میان دو مذهب اذعان دارد ، همواره اعلام کرده است که این اختلافها ماهیتی ثانوی دارند .
جماعت اخوان المسلمین در مقابل کسانی که آنان را به تقلید از امام خمینی متهم میکردند ، این اتهام را رد و اعلام کرد که هم چنان به برنامههای امام حسن البنا وفادار است. این جماعت در توجیه حمایت خود از انقلاب ایران اعلام کرد که دلیل حمایت از انقلاب ایران این بوده است که رهبران جدید ایران اعلام کردهاند ، انقلابشان اسلامی است و هدف آنها پیاده کردن شریعت است .
جماعت اخوان المسلمین در جداسازی موضع گیری خود از موضع سازمانهای اسلام گرای زیرزمینی و رادیکال در مقابل انقلاب ایران ، شفاف عمل کرده و در مقابل ، در برابر دعوت حکومت انقلابی ایران از دیگر جنبشهای اسلامی در دیگر نقاط جهان ، برای جهاد فراگیر با حکومت کشورهای خود ، با احتیاط رفتار کرده است. (12)
انقلاب اسلامی به حدی توانست بر جنبش اخوانالمسلمین تأثیر بگذارد که به محض پیروزی انقلاب اسلامی دبیرخانه تشکیلات بینالمللی اخوانالمسلمین مبادرت به تماس با مسئولان جمهوری اسلامی نمود تا هیأتی مرکب از نمایندگان جناحهای مختلف اخوانالمسلمین از ایران دیدن کرده و پیروزی انقلاب را به مسئولان و مقامات بلندپایه ایران تبریک گفتند و در مورد راههای همکاری، گفت و گو و تبادل نظر کنند.
در همان سال 1979، ایران رابطی را معرفی کرد و او با نماینده تشکیلات جهانی اخوانالمسلمین در لوگانوی سوئیس تماس گرفت و ضمن برنامهریزی برای انجام این سفر و بحث پیراموان روابط با ایران، تصمیمات فوری اتخاذ شد و در این خصوص طرفین در مسایل ذیل به توافق رسیدند. (13)
الف) تشکیل یک هیأت مرکب از نمایندگان اخوانالمسلمین برای عزیمت به ایران و تقدیم تهنیت به مناسبت پیروزی انقلاب ایران و سرنگونی رژیم شاه . (این هیأت در ژوئن 79 از ایران دیدن کرد).
ب) صدور جزوهای از سوی اخوانالمسلمین برای معرفی انقلاب و نشان دادن دستاوردهای مثبت و انتشار اظهارات و مواضع رهبری انقلاب.
ج) ایجاد روابط سازمان یافته با حرکت دانشجویان مسلمان ایرانی از طریق اتحادیه جهانی دانشجویان مسلمان و مبادرت به ترجمه ادبیات نویسندگان دو طرف به ویژه ادبیات اخوانالمسلمین از عربی به فارسی و بالعکس.
د) قراردادن عناصر و فعالیتهای فرهنگی و مطبوعاتی اخوانالمسلمین در اختیار ایران با هدف استفاده از آنان در مراکز مطبوعاتی و ارگانهای انقلابی این کشور. (14)
اخوانالمسلمین در سال 1979 کتابی تحت عنوان "خمینی آلترناتیو اسلامی " منتشر ساخت که توسط فتحی عبدالعزیز نوشته شده بود. در این کتاب شیوه امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی به عنوان راه حل برای نظامهای وابسته ذکر شده است.
فتحی عبدالعزیز در این کتاب اظهار میدارد که : "انقلاب [امام] خمینی ، انقلاب یک فرقه اسلامی علیه فرقهای دیگر نیست، بلکه مرکز ثقل ارزشها و اعتقادات مشترکی است که همه مسلمانان را به وحدت میخواند، همان چیزی که انقلاب ایران برای آن به وقوع پیوست. " (15)
با گذشت نزدیک به دو سال از وقوع انقلاب اسلامی ایران و با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران حمایتهای اولیه رهبران اخوانالمسلمین نسبت به انقلاب ایران کاهش یافت که دلیل آن بروز مسائل فرقهای ـ مذهبی میان اعضای این جنبش بود.
این مساله تا جایی بود که رهبر اخوانالمسلمین عمر تلمسانی در مرحلهای اعلام کرد : " ایران موضعی عداوت آمیز در برابر جماعت اخوان المسلمین در پیش گرفته است " . این موضع، در پاسخ اتهام ایران به اخوان المسلمین که آنان را مجموعهای از مزدوران امریکاییها بر میشمرد ، اتخاذ شد . این اتهام به اخوان المسلمین ، پس از آن ابراز شد که جیمی کارتر رئیس جمهور سابق ایالات متحده ، از عمر تلمسانی خواست تا برای آزادی گروگانهای آمریکایی که در ایران نگه داری میشدند ، وساطت کند . تلمسانی این درخواست را پذیرفت و در حال برداشتن گامهای نخست بود که مقامات ایرانی اعلام کردند ، هر کس در صدد آزادسازی گروگانها باشد ، مزدور امریکاست .
پاسخ تلمسانی به این اتهام آن بود که دست گیری دیپلماتها و به گروگان گرفتن آنان ، از نظر دینی گناه است ؛ به این ترتیب عناصر درون جماعت اخوان المسلمین ، در مواضع سابق خود تجدید نظر کردند و تحت تأثیر مواضعی ، در صف مخالفان شیعه و انقلاب ایران قرار گرفتند .
موضع جدید جماعت اخوان المسلمین را نیز میتوان ، در سایه رد ابتکارات صلح در جنگ عراق با ایران از سوی ایران در آن زمان و هم چنین مواضع دشمنانه عربستان سعودی در برابر انقلاب ایران که برخی رهبران و عناصر اخوان المسلمین ارتباطات مستحکمی با آن کشور داشتند ، تفسیر کرد .
جماعت اخوان المسلمین در شفاف سازی موضع خویش در خصوص جنگ عراق و ایران ، در آغاز با استناد به آیاتی از قرآن ، عراق را متجاوز خوانده، محکوم کرد و هم چنین مواضع برخی کشورهای اسلامی را که به جای تلاش برای توقف جنگ ، به عراق با ایران کمک میکردند، محکوم نمود .
عمر تلمسانی از رهبران همه مسلمانان جهان خواست تا برای متوقف کردن این جنگ اقدام کنند؛ وی هم چنین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی و اسرائیل را متهم کرد که برای تضعیف دو طرف جنگ و رفع تهدید احتمالی اسرائیل از سوی ایران و عراق ، این جنگ را به راه انداختهاند . در این جا هم جماعت اخوان المسلمین، در تفسیر علت جنگ میان دو دولت مسلمان ، از مفهوم توطئه بینالمللی علیه السلام استفاده کرد. در مراحل بعدی نیز این جماعت از استمرار این جنگ که آن را مخالف اصول شریعت میشمرد ، ابراز تأسف کرد . زمانی که شیخ صلاح ابواسماعیل ( از اعضای اخوان المسلمین )، طی سخنانی کوشید، این تصور را ایجاد کند که جماعت اخوان المسلمین در جنگ عراق با ایران ، طرفدار عراق است ، استاد تلمسانی اعلام کرد که شیخ ابواسماعیل نظر شخصی خود را بیان کرده است .(16)
در ایم مقطع، عدهای در درون اخوانالمسلمین، انقلاب ایران را یک انقلاب شیعی قلمداد کردند که در صدد سلطه بر کل جهان اسلام است و لذا دست به تبلیغات و انتشار کتاب علیه ایران زدند.
یکی دیگر از علل تغییر رویه اخوانالمسلمین را میتوان ناشی از فشار کشورهای عربی بر این جنبش دانست .(17) . به طور کلی تأثیر انقلاب اسلامی ایران در شکلگیری نهضت بازگشت به خویشتن اسلامی در مصر و احیای فکر دینی را نمیتوان انکار نمود. نهضتی که علیرغم وجود حکومت پلیسی در مصر و فشارهای مختلف از درون و بیرون مصر تاکنون در قالب جنبشهای عظیم دانشجویی، اتحادیههای ارگری و تشکلهای دینی و مذهبی به کار خود ادامه داده است. اخوانالمسلمین از این مقطع زمانی با پیش گرفتن شیوه مبارزاتی زیرزمینی در صدد ایجاد خیزشهای مردمی در دانشگاهها و در میان مردم بر آمد هر چند که در این زمینه نتوانست موفق بشود.
2. تشکل های اسلام گرای زیرزمینی
مقصود از تشکلهای اسلامی زیرزمینی در مصر ، جماعت شباب محمد که " صالح سریه " رهبر آن بود و در سال 1974 کوشید تا دانشکده فنی نظامی را به تصرف درآورد، و جماعت التکفیر و البحره که خود را جماع المسلمین مینامید، و نیز جماعت الجهاد است که مسئولیت قتل انور سادات، رییس جمهور سابق مصر را بر عهده گرفت .
الجهاد یکی از جنبشهای رادیکال و پرطرفدار در مصر میباشد که در سال 1981 توسط یکی از اعضای خود به نام خالد اسلامبولی دست به ترور رییس جمهور وقت مصر یعنی انور سادات زد.
برخی بر این عقیدهاند که انقلاب اسلامی بیشترین تأثیر را در میان گروههای مصر بر جنبش الجهاد داشته است. نیروهای الجهاد نحوه پیروزی انقلاب ایران را به خوبی ترسیم کرده و آثار مبارزان ایرانی را مطالعه کردند به طوری که در زمان دستگیری آنان، یادداشتهایی از کتاب "حکومت اسلامی " امام خمینی (ره) و خلاصه دست نویسی درباره انقلاب ایران و کتابهای دکتر شریعتی توسط نیروهای امنیتی مصر از آنان ضبط شد.
دولت مصر نیز این وسایل را دستآویز قرار داده و دولت ایران را متهم به دخالت در امور داخلی مصر و ایجاد تشنج در این کشور نمود.
نشریات و مطبوعات ایران در این دوره، هر روز به انتشار عملیات گروههای مصری میپرداختند و ضمن ستایش آنان اسامی شهدای آنان بر خیابانهای ایران گذاشته میشد و اینگونه اقدامات مورد تأیید مقامات و مسئولین ایرانی قرار میگرفت.
به عنوان مثال امام خمینی (ره) در پیام خود در فروردین 1358 خطاب به مردم مصر از آنان خواستند تا علیه حکومت سادات قیام کنند و این پیام در واقع اولین موضعگیری رسمی دولت انقلابی ایران بود که در آن صریحا سرنگونی حکومت سادت خواسته شده بود.
از نظر این تشکیلات ، ریشههای انقلاب ایران به اندیشه حسن البنا و سیدقطب باز میگردد . برخی رهبران تشکیلات الجهاد ، انقلاب امام خمینی را الگویی برشمردند که سازمانها و گروههای اسلامی ، در دیگر کشورهای اسلامی ، باید از آن پیروی کنند . رهبران این تشکیلات ، نشریات ، کاست ها و بیانیههایی صادر کردند و در آن از مسلمانان سنی خواستند تا از اندیشههای امام خمینی پیروی کنند ؛ حتی برخی عناصر تشکیلات الجهاد ابراز امیدواری کردند که ایران، در جنگ سال 1980 م عراق را شکست دهد و پس از آن زمینه برای استیلای ایران بر اردن و سپس آزادسازی فلسطین فراهم شود. این عناصر، اختلافات میان انقلاب ایران و جنبشهای اسلام گرا در مصر را دارای ماهیتی ثانوی و فرعی دانستند ؛ به ویژه آن که موضع هر دو در برابر دشمنان اسلام ، مشابه است.(18)
آنان انقلاب ایران را نخستین انقلاب شیعی مبتنی بر مبانی اسلامی صحیح توصیف کردند . برخی از تحلیل گران معتقدند که رهبران تشکیلات الجهاد در مصر ، از طریق برخی فلسطینیهای نواز غزه ، کوشیدند تا ارتباطات نزدیکی با رهبران انقلاب ایران برقرار کنند .
اما باید توجه داشت که جناح سنتی تشکیلات الجهاد معتقد بود که اعتقادات شیعه ، انحراف از اسلام صحیح است . با این حال ، وجود این جناح با چنین موضعی ، مانع از ابراز تأیید انقلاب ایران در مناسبتهای مختلف و توافق با آن درباره برخی مسائل نیست.
از دیگر جنبشها و گروههای مصری که از انقلاب اسلامی ایران تأثیر پذیرفته است میتوان به الیسار الاسلامی یا چپ اسلامی اشاره نمود.
گروه الیسار الاسلامی نیز مانند الجهاد جزو گروههای مبارز رادیکال به شمار میرود. این گروه نقش ایدئولوژی شیعی را در انقلاب اسلامی ایران میستوند و به آن توجه زیادی داشتند و در همین راستا تعدادی از کتب امام خمینی و دکتر علی شریعتی را به زبان عربی ترجمه نموده و منتشر کردند و خود نیز کتابهایی پیرامون انقلاب اسلامی ایران به رشته تحریر در آوردند. (19)
پی نوشت :
1- کتاب سبز مصر ، ص 1 .
2- همان ، ص 11 .
3- همان ، ص 12 .
4- منوچهر محمدی ، بازتاب جهانی انقلاب اسلامی ، ص 271 .
5- منوچهر محمدی ، بازتاب جهانی انقلاب اسلامی ، ص 272 .
6- جان . ال . اسپوزیتو ، انقلاب ایران و بازتاب جهانی آن ، ص 153 .
7- همان ، ص 154 .
8- کتاب سبز مصر ، ص 98 .
9- بوستان کتاب قم ، انقلابی متمایز ( جستارهایی در انقلاب اسلامی ایران ) ، ص 373 .
10- جمیله کدیور ، مصر از زاویه ای دیگر ، ص 12 .
11- بوستان کتاب قم ، انقلابی متمایز ( جستارهایی در انقلاب اسلامی ایران ) ، ص 375 .
12- همان ، ص 376 .
13- منوچهر محمدی ، بازتاب جهانی انقلاب اسلامی ، ص 279 .
14- عباس خامه یار ، تأثیرات انقلاب اسلامی بر جنبش اخوان المسلمین ( پایان نامه ) ، صص (257-256)
15- جان . ال . اسپوزیتو ، انقلاب ایران و بازتاب جهانی آن، ص 159.
16- بوستان کتاب قم ، انقلابی متمایز ( جستارهایی در انقلاب اسلامی ایران ) ، ص 377 .
17- منوچهر محمدی ، بازتاب جهانی انقلاب اسلامی ، ص 280
18- بوستان کتاب قم ، انقلابی متمایز ( جستارهایی در انقلاب اسلامی ایران ) ، ص 379 .
19- منوچهر محمدی ، بازتاب جهانی انقلاب اسلامی ، ص 278 .